وبلاگ شخصی حمیدرضا رازقی

طبقه بندی موضوعی

باسلام

اومدم به دوستان اطلاع بدم که در راستای گسترش اهداف کاری خودم و بعد از پیگیری های اداری تونستم شرکت فناوری اطلاعات کاسپین سیستم پاسارگاد(مسئولیت محدود) رو با مجوز اداره ارشاد در سازمان اسناد مشهد ثبت کنم.

این دومین شرکتی هست که ثبت کردم.شرکت قبلی باموضوع بازرگانی و با نام نسیم تجارت پاسارگاد(مسئولیت محدود)ش ث 47447 بود.


انشاالله بعد از اتمام کار ثبت این شرکت,کار ثبت شرکت بعدی رو شروع می کنم.فعلا موضوع و نام اون شرکت محفوظ هست.

  • حمیدرضا رازقی

به نام خدا


جای همه دوستان خالی دیروز رفتم برای بازدید از فروشگاه (ببخشید)نمایشگاه بین المللی کامپیوتر مشهد.میپرسید چرا می گم فروشگاه.قاعدتا نباید بگم و بزارم که خودتون برید و ببینید اما برای دوستانی که دسترسی ندارن میگم که ایا به نظر شما در نمایشگاهی مثل سبیت المان توی غرفه های سی دی بازی یا فلش یا اینترنت پرسرعت 6 ماهه با مودم 4 پورت رایگان می فروشن؟!

توی بعضی از غرفه ها هم نهایت تکنولوژی که از اون پرده برداری و رو نمایی میشه بازی PES14 هست!!!


به امید یک روز خوب ...

  • حمیدرضا رازقی

باز دوباره داره بهمن میاد و انتحانای اخر ترم...


البته شکر خدا درسای این ترم خیلی راحت بود و به لطف الهی با نمرات خوب قبول خواهم شد.


در مرود شرکت فناوری اطلاعاتی هم که درحال تاسیسش هستم باید بگم که نامه مجوزش ارشاد نمیدونم چرا توی تهران گیر کرده.ارشاد مشهد میگه نامه رو هنوز نگرفتیم.ارشاد تهران میگه نامه رو فرستادیم!!!


حالا من باید چکار کنم خدا میدونه...


خدا به داد ما برسه با این سیستم اداری قشنگ.

  • حمیدرضا رازقی

با سلام


برای راه اندازی سرویس بلاگدهی رسابلاگ نیز به اسکریپت این سیستم دارم.

اگر دوستی میتونه این سیستم رو ارائه بده لطفا در قسمت نظرات اعلام کنه

  • حمیدرضا رازقی

با سلام

از امروز سیستم پرسش و پاسخ وب افزا رو راه اندازی کردم


کلیه سوالات فقط از این سایت پاسخ داده خواهد شد


www.webafza.ir

  • حمیدرضا رازقی

در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت یک مورد به یاد ماندنی اتفاق افتاد

شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او  اظهار داشته  بود  که  هنگام  خرید  یک بسته صابون  متوجه شده بود که  آن قوطی خالی است.

بلافاصله  با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد  کارخانه  این مشکل  بررسی ،  و دستور صادر شد که خط بسته بندی اصلاح گردد و قسمت فنی  و مهندسی نیز تدابیر لازمه را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید  .  

مهندسین نیز دست به کار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند:....  پایش ( مونیتورینگ )  خط بسته بندی با اشعه ایکس

بزودی سیستم مذکور خریداری شده و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسین ،‌ دستگاه تولید اشعه ایکس و مانیتورهائی با رزولوشن بالا نصب شده  و خط مذبور تجهیز گردید.

سپس دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی پشت آن دستگاهها به کار گمارده شدند  تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند.  

نکته جالب توجه در این بود که درست همزمان با این ماجرا ،  مشکلی مشابه  نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمده بود اما آنجا  یک کارمند معمولی و غیر متخصص آنرا به شیوه ای بسیار ساده تر و کم خرجتر حل کرد :  

تعبیه یک دستگاه پنکه در مسیر خط  بسته بندی تا قوطی خالی را باد ببرد !!! 

 
  • حمیدرضا رازقی
روزی بهلول به حمام رفت ولی خدمه حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن قسم که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند. با این حال وقت خروج از حمام بهلول ده دینار که همراه داشت را به استاد حمام داد و کارگران چون این بذل و بخشش را دیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی کردند. 
بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت ولی ....

این دفعه تمام کارگران با کمال احترام او را شست و شو نموده و مواظبت بسیار نمودند ، ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران موقع خروج از حمام بهلول فقط یک دینار به آنها داد ، حمامی ها متغیر گردیده پرسیدند سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست ؟ 

بهلول گفت: مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده پرداخت نمودم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شماها ادب و رعایت مشتری های خود را بنمایید.

  • حمیدرضا رازقی

انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟

راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و ...

او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت.

به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد!
  • حمیدرضا رازقی

مسکینی نزد بخیلی رفت و از او حاجتی خواست. بخیل گفت: اول تو حاجت مرا روا کن تا من هم حاجت تو را برآورم. مسکین گفت: حاجت تو چیست؟ گفت: حاجتم این است که از من حاجتی نخواهی.

  • حمیدرضا رازقی

اگر از این به بعد فردی برای استخدام به گوگل مراجعه کند، با سوالات عجیبی از این دست مواجه نمی‌شود که مدیر گوگل برای خوابیدن به چند بالش بزرگ نیاز دارد.

شرکت گوگل که به خاطر طرح سوالات مضحک و عجیب و غریب در آزمون‌های استخدامی خود شهرت دارد، قصد دارد از این پس این روند را متوقف کند. از جمله این سوال ها می توان به این مورد اشاره کرد که چند توپ گلف برای پر کردن فضای یک اتوبوس مدرسه لازم است؟ یا اینکه چرا همه درپوش‌ها را گرد می‌سازند؟

مدیران گوگل پیش از این فکر می کردند با طرح سوالاتی از این دست می توانند به ویژگی های شخصیتی و روحیات افراد پی ببرند، اما لازلو باک می‌گوید برای ما مشخص شده که این سوالات سوهان روح کاملا وقت تلف می‌کنند و با استفاده از آنها نمی توان چیزی را پیش‌بینی کرد. ما قبلا فکر می کردیم با طرح این سوالات، مصاحبه کاری هوشمندانه به نظر می‌رسد.

از جمله مضحک ترین سوالات استخدامی گوگل می توان به موارد زیر اشاره کرد: برای شستن همه شیشه‌های پنجره ساختمان های شهر سیاتل چقدر باید هزینه کرد؟ یک طرح تخلیه اضطراری برای شهر سان فرانسیسکو طراحی کنید؟ هر روز چند بار عقربه‌های یک ساعت روی هم قرار می گیرند؟ اگر شما را به داخل یک ماشین مخلوط کن بیندازند و بگویند تا 60 ثانیه دیگر تیغه‌های آن به راه می‌افتند چه می‌کنید؟ فکر می‌کنید در آینده افراد از طریق چه برنامه ای با هم آشنا شوند؟ و ...

  • حمیدرضا رازقی